* این شمشیرها را که از قلبم بیرون بیاورم، جای حفرههایش، گلهای بابونه خواهم کاشت ...
* حالم خوش نیست و رفیقم هم بیمارستان خوابیده است و نمیتوانم برایش حرف بزنم و باید حداقل پنج روز حُنّاق بگیرم ...
* باید بروم گل بدوزم ... اینقدر گل بدوزم تا خودم کلاله دربیاورم ...
:: بازدید از این مطلب : 135
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0